رسوایی
تنها بیا و حسرت و تنهایی ام ببین
دلشوره های این دل غوغایی ام ببین
بشکن سکوت تلخ مرا با تبسمی
باران بیار و فصل شکوفایی ام ببین
برپا کن از نگاه لطیفت صلیب عشق
با یک اشاره شوق مسیحایی ام ببین
در قطره قطره قطره چشمم ترانه باش
این گریه های ناب و تماشایی ام ببین
وقتی سکوت خسته به فریاد می رسد
در کوچه کوچه کوچه رسواییم ببین
8/7/90
محمد جواد حیدری
نظرات شما عزیزان:
همطاف 
ساعت9:11---27 مهر 1390
سلام جناب حیدری گرامی
خوشحالم این محیط صمیمی را به من معرفی کردید
جایی که افتخار هم سخنی با استادان عزیزم (آقایان سرخی و سعادت نیا و..)را دوباره پیدا می کنم و می توانم ایرادهای بسیارم را تا حدودی کمرنگ کنم
سروده شما مثل همیشه زیبا و پر مفهوم بود و انسجام معنی و کلمات را در آن می توان بوضوح دید
برقرار باشید.gif)
zohre
ساعت21:27---13 مهر 1390
سلام وهزاران درود
خیر مقدم عرض می کنم وخوشحالم که شما رو هم اینجا می بینم جناب حیدری
زیبا بود وعمیق
فقط اگر "قطره" و "کوچه" دوبار تکرار میشد به جای سه بار و واژه ایی دیگر اضافه می کردین به نظربنده خیلی بهتر بود.این سه بار تکرار بهش لطمه زده
البته جسارتا این نظرمنه....شاید از نظر اساتید ایرادی نداشته باشه ویا دلیلی نوشتن شما در لحظه ظهور یه چیز خاصی باشه...نمی دونم
قلمتان جاوید
محمدجواد
ساعت18:31---11 مهر 1390
درود بر جناب استاد سرخی عزیز
از نظر لطف شما نسبت به دل نوشته های حقیر نهایت سپاس دارم
و از بابت اتفاقی که افتاد و رنجشی که ایجاد شد عذرخواهی می کنم
بنده مشتاق دیدار شما و دیگر دوستان بوده و هستم و به محض اینکه خبر دار شدم اینجا جمع شده اید مشتاقانه امدم و در خدمت شما هستم
اما قرار بود اینجا تعریف و تمجبد نشنوم و از نقدهای شما بهره بگیرم و شما نیز کم لطفی نفرمایید 
پاسخ:
جناب حیدری عزیز سپاس از محبت شما جناب سرخی حق مطلب را اد ا فرمودند اگر به دلیل کمی فرصت به نقد و بررسی پرداخته نشده پوش می طلبم علاوه براین سروده حضرتعالی زیبا بود و نقد بیان ایراد نیست بلکه بیان هر دو وجه مثبت و منفی سروده است که سروده ی شما به لحاظ زیبائی فرصت عیب یابی به این کمینه نداد.
پاینده باشید
ادادمند شما سعادت نیا
فلاحتكار
ساعت17:32---11 مهر 1390
سلام و درود
بابا تو ديگه كي هستي؟! . . .
غزلت داغ داغ ِ من كه 3 - 4 ماهه هيچي ازم بيرون نمياد شايد با خوندن اين اشعار زيبا فرجي بشه
جعفر سرخی
ساعت0:33---11 مهر 1390
جناب حیدری عزیز خوش آمدید . امیدوارم همیشه شاهد چنین غزل هایی باشیم زیبا پر محتوی و دلنشین . اما داستان جالبی اتفاق افتاد و آن این که غزلی از دوستی به نام حیدری نیا خواندم که هم از نظر وزن و قافیه مشکل داشت و هم بی محتوی بود و هم از نظر نگارش مشکلات فراوانی داشت . و تعجب کردم فقط به شوخی نوشتم جناب حیدری خراب شد چرا چنین ؟ و واقعا هم تعجب کرده بودم که از شما چنین اشتباهات فاحش غیر ممکن است . خلاصه طرف هم یکی از غزل های بنمده را نشانه رفت و هر چه بد و بیراه بود نثارمان کرد و آن وقت فهمیدم که ای دل غافل این آقا حیدری نیا هستند و از شعر هم اصلا سررشته ندارند و نمی خواهند هم نقدی بشنوند . بلافاصله عذر خواهی کردم و گفتم ببخشید اشتباه شده است . حالا که جنابعالی را اینجا دیدم واقعا خوشحال شدم و به جاست بگویم عزیز من همه تقصیر ها از شماست که به قدری کم لطفید که یادمان رفته است پسوند نیا ندارید . زنده باشید
رسول سعادت نیا 
ساعت17:20---10 مهر 1390
درود به جناب حیدری عزیز و ارجمند
خوش آمدید
سپاس از حضورتان و شعر زیبایتان
ورود
اعضا:
خبرنامه وب سایت:
آمار
وب سایت: